نرسی ۲

چه خوبه که جاده زندگیمون رو اینقدر سبز کنیم که وقتی به آخر میرسیم یه ستاره باشیم.

نرسی ۲

چه خوبه که جاده زندگیمون رو اینقدر سبز کنیم که وقتی به آخر میرسیم یه ستاره باشیم.

آدمای منفور

یه وقتی یه نفر یه نفرو دوست نداره، زیاد بهش فکر نمی کنی. یه وقتی 3 نفر اون یه نفرو دوست ندارن، گاهی بهش فکر می کنی که چرا؟ یه وقتی میبینی ای وای 10 نفر اون یه نفرو دوست ندارن، از خودت میپرسی مشکل کجاست؟ کی مقصره؟ و ذهنتو مشغول می کنه و باز تردید داری که نظر بدی. اما یک روز 100 نفر اون یه نفرو دوست ندارن، اینجاست که دیگه فکر نمی کنی، تردید هم نداری ذهن و عقل و احساسات و دلو این حرفا هم میونجیگری نمی کنن. یه ندایی از کل سیستم بدنیت میشنوی که ایراد از اون یک نفره چرا شک داری؟ آدمای منفور.

بعضی وقتا، بعضی آدما، با بعضی کاراشون چقدر می تونن منفور باشن. فکر می کنم توی هر  محیط کاری، توی هر اداره، سازمان، شرکت، دانشگاه و یا گاهی هر روز صبح که می خوای بری به محل کارت، توی خیابون یه آدم منفور هست.

وقتی اول صبح می بینیش برای کل روز حالت گرفتست، کل روز بجای انجام دادن کارت تمام فکر و ذکرت اینه " نبینم ریختشو امروز!!" میشه انرژی منفی. بدیش میدونی چیه؟ اینکه هر چیزی رو بیشتر نمیخوای بیشتر بهت میچسبه، بدتر میاد طرفت. به طرز عجیبی تمام روز گذرش بهت میوفته، اول که سر خیابون میبینیش، موقع پارک ماشین می بینیش، توی راهرو محل کار می بینیش یا حتی توی دستشویی هم دست بردار نیست. این یعنی نیروی جاذبه، بگو نمی خوام میاد طرفت، کافیه فقط تو ذهنت گفته باشی نمی خوام ، قیامت می کنه این نیروی جاذبه.

نمیشه که اینطوری گذروند. باید چیکار کرد؟ یه روز صبح زود از خواب پا میشی، با خودت میگی امروز روز خوبیه. شاید از حس خودت خندت بگیره ها. ولی امروز روز خوبیه چون ما می خوایم. با خودت میگی: " چه ایراد داره من منفور رو امروز همه جا ببینم؟ هوووووووووم سلام هم کنم باهاش بد نیست!!"

هی رفیق چطوری؟ امروز هوا خیلی خوبه مگه نه؟ منفور دور میشه و تو ذهنش میگه عجب کله پوکی!! اما تو باز پشت سرش نگاش می کنی. "وقت کردی بیا اتاقم یه چیزی بخوریم. باشه؟" خب حالا دو تا گزینه هست منفور یا نمیاد چون منفوره. یا میاد چون باز هم منفوره (دلیل آمدن یه منفور: یه منفور هم گاهی دلش رابطه خوب می خواد).

نتیجه کلی: با انرژی مثبتی که به خودمون می دیم یا منفور رو دور می کنیم یا منفور رو نزدیک. حداقلش اینه با رئیس کل نمی کنی، با همکار دعوات نمیشه، لیوانتو نمی زنی رو میز و از همکار کناریت آروم فحش و اگر خانومه نفرین زیر زبونی دریافت نمی کنی، ارباب رجوع سرگردان رو از بالا به پایین و از پایین به بالا نمیفرستی، و تازه از همه مهمتر وقتی رفتی خونه با زن یا شوهرت بداخلاقی نمی کنی. این چه کاریه؟؟؟؟


نتیجه کلی تر:

توی رابطت با منفور یه آدم موفق می شی و چیزی نیست که اذیتت کنه. در هر دو صورت منفور دیگه منفور نیست حتی اگر واقعن منفور باشه.