عشق عمومی
اشک رازی ست
لبخند رازی ست
عشق رازی ست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگوئی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم
مرا فریاد کن.
درخت با جنگل سخن می گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده،
من ریشه های ترا دریافته ام
با لبانت برای همه لب ها سخن گفته ام
و دست هایت با دستان من آشناست.
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان،
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیبا ترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال
عاشق ترین زندگان بودند.
دستت را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته! با تو سخن می گویم
بسان ابر که با توفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های ترا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.
"احمد شاملو- کاشفان فروتن شوکران"
ت.ن:
گاهی فکر می کنیم کاری که کردیم عاقلانه ترین کاره، گاهی همه اصول رو کنار می زاریم و تمام زندگیمون میشه "من". یه منِ تو خالی که سرتاپا حرفه. همیشه حرف می زنیم و تظاهر می کنیم، حرف میزنیم و خودمون رو گول میزنیم و تا آخر این راه اشتباه رو پیش میریم، دوستامون رو دشمن میبینیم و دشمنامون رو دوست. وقتی بهمون می گن "تو" بهمون بر می خوره و فکر می کنیم منطق مائیم، انگار یادمون میره این "تو" خوده "منِ".
سلام آرام عزیزم
شعرتون عالی بود انشالله که دلتون خالی از کینه وناراحتی هاباشه
درود بر افسانه ی عزیز.
دست آقای شاملو درد نکنه. روحشون شاد.
سپاس از حضورت.
شاد باشی.
سلام
عالی بود
راستی اگه جای تو بودم میومدم به امیر رضا تو وبلاگ گروه رای میدادم نظر سنجی فعال شده.
منتظرم
درود بر بزرگمهر.
به وبت سر زدم. ایده ی خیلی جالبیه. خوشحالم می بینم نو آوری می کنی. آمدم. دیدم. و نظر دادم.
سپاس از حضورت.
سلام.نمی دانم این جمله را کجاشنیده ام یا کجا دیده ام:
زخمی فلسفی روح ترا می آزارد...
مصداق کاملش نیستید ولی مبرا از آن هم نه.
ترانه زندگی ات همیشه شیرین باد.
درود بر عمو رحمت عزیز.
خوشحالم از حضورتون زیرا که این به معنی سلامتیه شماست.
گاهی ترانه های زندگی غمگین میشن اما خب اگر همیشه به دنبال شیرینی باشم این شیرینی یکنواخت و بی مزه میشه. مگه نه عمو رحمت؟ پس!!!...
من عزیز اندوهم...
نور چشم تنهایی...
شمع بزم خودسوزی...
سوز جان خودرایی...
با من است چون خورشید...
در من است چون دریا...
جاودانه نومیدی...
بیکرانه تنهایی...
سلامت باشید و شاد.
بدرود تا درودی دویاره.
سلام
.
خوشحالم که سکوت دو ماهه را شکستی
.
واما..
شعر شاملو و کلام شما را می توان در این جمله خلاصه کرد:
(... ما نمی دانیم که می دانیم )
.
حاجی
درود حاجی.
سکوتم از رضایت نیست حاجی دلم اهل شکایت نیست.
من نیز خوشحالم شما حضور دارید.
و اما در مورد ما نمیدانیم که میدانیمه شما....
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارش نمایید که بس خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند
'گیج شدم حاجی منظورت کدومه؟ الان از سر جلسه امتحان اومدم هرچی به مغزم فشار آوردم چیزی دستگیرم نشد. از اون وقتاست که مغزت هم نمیخواد کمی فشار به خودش بیاره!!.
سپاس از حضورتون.
یا حق.
با سلامی دوباره
.
بله..
منظورم همان بیت دوم شعر با لا است که :
"آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارش نمایید که بس خفته نماند".. می باشد
.
چون او فرموده : وعلم آدم الاسمائ کلها
.
و ...
ما خفتگانی هستیم که باید بیدارمان کرد
.....
عقلت پایدار و هوشت بر مدار
.
یا علی
سپاس حاجی.
اینکه بدونی ولی ندونی که میدونی خیلی عجیبه.
یا حق.
من- تو-ما-شما.....فقط کلماتی هستند که انسانها خود را گم نکنند وگرنه باید با چشم دل دید
.....کی!!!!مو؟؟؟؟
درود بر آقا مسعود.
بله با چشم دل باید دید. البته نه با دلی که گمراهه.
ممنون سر زدی. شاد باشی همسایه.
رقابت بین چرکو و نجف انصاری
بشتابید و رای دهید
به نظر شما چه کسی انتخاب شده و با او مصاحبه میشود.
هنرمند این هفته را شما انتخاب کتید
جالبه.
باید منتظر باشیم پس.
کوتاهترین فاصله برای گفتن دوستت دارم
یک لبخند است
می خندی یا بخندم ؟
همممممم. بزار فکر کنم.
نظرت چی هر دو بخندیم؟
من هم دوثتت دارم.
خوش اومدی. (3 شاخه گل)
سلام بر کسی که سکوتش باعث سکوتی ما بود
زیبا بود مخصوصا قسمت دوم شعرتان میتوانم جمله ای از جعفر کاشانی تقدیمت کنم
ای دوست .....
عشق زیباست......
اما عشق در نظر توچیست دوست......
عشق در نظر ما از خودگذشتن برای دوست
مطالب کوتاهت زیبایی دارد که به گمانم امسال برنده بهترین وبلاگ علی محلش میشد
بدرود تا درودی دیگر
علی
درود علی آقا.
همیشه لطف دارید. شما چرا سکوت؟ من خیلی وقته براتون کامنت گذاشتم اما هنوز ثبتش نکردید. اما حالا خوشحالم که سلامتید و حضور دارید. سلام به پدر بزرگوار برسونید.
روزگار به کام و بدرود.
نه والا








بابا آرامه ها
اشتباه نمیکنم؟؟؟
نیگا نیگا ... خوشنا
خو سیچه بهمون سر نمیزنه؟؟؟
شاید مارو یادش رفته
برم سیش بگم
نه ولش کن
ما بیکلاسا چمون به هایکلاسا
و ........
قلپ قلپ قلپ (صدای کفم در حال دور شدن
درود بر بزرگمهر عزیز.
صدای قلپ قلپ کفشت دیشب اومد تو خوابم خیلی بلند راه میری ها.
بزرگمهر جان محبوبه یا آرام هایکالس نیست کسیه در سطح شما و تمام دوستانی که میان و سر میزنن هیچ انسانی در مقام انسانیت از دیگری سرتر نیست. شما برای من محترمی، اگر سر نمیزنم فقط بخاطر کم سعادت بودنمه. تازه امتحاناتم تمام شده و حسانی درگیر کار و امتحاناتم بودم می دونم توجیه خوبی نیست اما از امروز دائم به شما سر می زنم.
موفق باشی.